ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
می ستایمت که رونق کوچه های سردسیر وجودم هستی؛ آنچنان که آفتاب، رگهای سپید قطب را.
پناهگاه امن خانه
شانه هایت، ستون محکمی است پناهگاه امن خانه را.
دست در دستانم که میگذاری، خون گرم آرامش، در کوچه رگ هایم میدود.
در برابر توفانهای بیرحم زندگی می ایستی؛ آنچنانکه گویی هر روز از گفتوگوی کوهستان ها باز می آیی.
لبخند پدرانه ات، تارهای اندوه را از هم میدراند.
تویی
که صبوری ات، دلهای ناامید را سپیده دم امیدواری است. مرام نامه دریا را
روح وسیعت به تحریر می آید؛ آن هنگام که ابرهای دلتنگی، پنجرههای خانه را
باران میپاشند.
آسمان همواره بوسه بر پیشانی بلندت را آرزومند است.
همیشه عاشقانه پدرم را دست داشتم و دارم..ایشالا تا وقتی که زندم سایش بالا سرم باشه و پیشتیبان همیشگیم باشه
پدرم تولدت مبارک