پست ثابت!
اینجـــا ایران اَست!
تو بــﮧ مـا جـرات طــوفان دادی . . .
اینجـــا ایران اَست!
تو بــﮧ مـا جـرات طــوفان دادی . . .
عدم خشوع در نماز مشکل اكثر ماست و میشه گفت تقریبا 99% مردم با این مشکل مواجه اند.
الله خودش به همه ما رحم کند و این نمازهای دست و پا شکسته ما را خودش به فضل و کرمش قبول کند.
اما اصل خشوع و حضور قلب در نماز، اعمال و تقوای بیرون از نماز هست؛ به همان اندازه که ما در بیرون از
نمازخودمان را از اسباب منع خشوع دور نگه داریم، بهمان اندازه خشوع حاصل مى گردد.
عوامل اساسى عدم خشوع :
١. حفظ نکردن چشم از دیدن حرام و زیاده روی در دیدن فیلمها که اغلب صحنه های
ناجایز و نامناسب در آن هست.
٢. عدم حفاظت زبــان از [ دروغ ] ، [ غیبت ] ، [ خبرچينى ] و سخنان بیهوده
٣. عدم حفاظت گوش از شنیدن حرام امثال موسیقی و ترانه ها خصوصا مبتذل آن...
٤. عدم حفاظت قلب از امیال قلبی ، هوسها ، شهوات ، خواهشات نفسانى و تعلقات آن به غیر خداوند و
نبودن عظمت و بزرگی الله در قلب پس برای داشتن یک نمازی با خشوع، باید در حد توان،
اعضا و جوارح ما از حرام بدور باشد.
•
•
بايد تمام تلاش خود را با توكل به خدا به كار گيريم تا نمازى با خشوع بخوانيم كه مورد قبول پروردگار قرار گيرد
____
خداوندا خودت نمازى كه مورد پسند و رضايت تو هست نصيب ما بگردان
___
نشر و كپى بردارى با ذكر يك صلوات بر سرورمون ﷺ براى عموم آزاد است!!!
🔷 🔶 🔷 🔶 🔷 🔶 🔷 🔶
علایم ظهور
گرسنگی و کساد بازار
◻️◼️◻️◼️◻️◼️◻️◼️◻️
مبادله زنان در مقابل مواد غذایی
عمق فاجعه قحطی و گرسنگی پیش از ظهور به اندازه ای است که گروهی مجبور می شوند
دختران خود را برای خوراک اندکی معامله کنند.
ابومحمد از مردی از اهل مغرب روایت می کند: مهدی ظهور نمی کند
تا آن که شخص (از شدت فقر و تنگدستی) دختر یا کنیز زیبای خود را به بازار می آورد و می گوید:
کیست که این دختر را از من بخرد و در برابر آن خوراک بدهد؟
در این شرایط است که مهدی(ع) ظهور می کند.
منبع: "نشانه هایی از دولت موعود" نوشته حجت الاسلام نجم الدین طبسی
۲۸ صفر
عالم امروز پر از ماتم و رنج و محن است
گرد غم بر سر هر محفل و هر انجمن است
این چه شور است که بر پا شده در ارض و سماء
این چه سوز است که در سینه هر مرد و زن است
بانگ وفریاد به گوش آید از افلاک مگر
رحلت ختم رسولان و عزای حسن است
شهادت جانگدازشان تسلیت،
التماس دعا
شعربدون نقطه درفراق مهدی موعود (عج)
🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹
گلی گم کرده ام ای حیّ دادار🌴
که دارد عطر روی آل اطهار🌴
هوای وصل او دارم همه عمر🌴
دم گورم، الهی همرهم دار🌴
ره وصل گل روی مرادم🌴
که راهمرگ مارا کرده هموار🌴
در آورده دمارِ عمر ما را🌴
کهوصل روی او را دارم اصرار🌴
سرآمد عمرم اَر آوارهگی ها🌴
ولی دارم هوای کوی دلدار🌴
ألا ای مصــــــلحِ اولادِ آدم🌴
رسی کی دادِ دلهای هوادار🌴
گرامی گوهری گم کرده دارم🌴
که او هم در دلم دارد سر کار🌴
دوصد سال ار دهد عمرم همه درد🌴
رود در ســـر مرا همــــواره مســـمار🌴
هوای کوی او دارم مکرر🌴
مگر در راه او گردم در آوار🌴
رها کردی مرا آواره گردم🌴
که گردد کم همی آمار و طومار🌴
که عمری سائل کوی مرادم🌴
مرادم، کی دهی سردار احرار🌴
گره دارد امور اهل عالم🌴
که سرها می رود محروم در دار🌴
رسد کی دادرس، دادِ دلِ ما🌴
عدو همواره می گردد طمع کار🌴
الهی عالماً در راهِ اسلام🌴
همه آماده اما کو علمدار🌴
دلم می خواهد برایت عاشقانه بنویسم :
می خواهم از آمدنت بگویم .. از رسیدنت ...
از پایان شب های بلند غیبتت ....
عشق من : آرزو می کنم روزی بیایی و در حضورت
برایت جشن آغاز امامت بگیرم
مولاجان ... بیا ببین : هنوز که نیامده ای ،
بزمی عاشقانه آراسته ام برایت تا قدم بر خانه ام بگزاری و
کلبه ام را به نور وجودت مُنور کنی عزیز ...
در بالای مجلس برایت جایگاهی تدارک دیده ام
که همیشه به یادت خالی می ماند ! راستی چرا نمی آیی ؟
میهمانانم هر سال در جشن امامتت سراغت را از من می گیرند
که آقایم کجاست ؟
چرا دیر کرده ! چرا به میهمانی خودش نرسیده ؟! ...
نمی دانم جانِ مهدی : جوابشان را چه بگویم ؟
اما با لبخندی به یاد آمدنت به آنها می گویم در راه است :....
آقایم در راه مانده ، میرسد .. !
بیا ببین آقاجان : برای هدیه به میهمانان مجلست
از جمکرانت - نقش - خانه ات را آورده ام
تا با دیدن خانه ی آسمانی ات به یادشان بماند
که برای آمدنت دعای فرج بخوانند... ا
گر شد به میهمانی ام بیا مولاجان : قول رسیدنت را داده ام ..
لااقل سَری به بزم عاشقانه ام بزن مولاجان :
شادمانه هایم برایت دلتنگ اند ...
درمیان خیل زوارت مراجاکن حسین
چندروزی میشودچندین گره پیش امده
جان مولایک نظرکن این گره واکن حسین
اشک چشمم چندروزی میشودخشکیده است
چشمه چشم مراماننددریاکن حسین
قصه عشق من وتوقدمتش دیرینه است
پس بیادرراه عشقمان توغوغاکن حسین
درکلاس تو ندارد دانشی این بی سواد
پس بیاازدانشت من راتوبرناکن حسین
من ارادت دارم اقاازقدیم برساقیت
یک نظرکن ومرامجذوب سقاکن حسین
پادشاهی میکنی برعرشیان وفرشیان
ازکرم فکری به حال زاردنیاکن حسین
بس دراین دنیابجزتودیدم اقاکورشدم
من تورامیخواهم ومن راتوبیناکن حسین
اری اقا من همانم کزگناه الوده ام
التماست میکنم بامن کمی تاکن حسین
درهوای کربلا هستم
نام زوار کربلا در لیست...
نام من در میان آنها نیست...
من مگر عاشق شما نشدم...
جرمو تقصیر من بگو پس چیست...
باشد آقا قبول گنهکــارم...
جز توبخشندهی گناهم کیست...
دل من لکزده برای حـــرم...
شب جمعه حرم که مهمانیست...
روضه علقمه، حدیث وفــا...
خود زهرا به روضهها بانیست...
میرساند به روضهها خود را...
میزبانی به عهدهی مهدیست...
صفرم اما عدد حسـابم کن...
مثل صفر کنار نمرهی بیست...
حرف دل بود با شمـا گفتم...
شاعری پیش عشق بی ادبیست...
وصیت کردهام که بنویسند...
روی قبرم که با محبت زیست...
بنویسند دلش حسینی بود...
خادمی که ، کربلایی نیست...
بنویسند این که خفته به خاک...
در عزای حسین قربانیست...
دین من عشق ، عشق آل علی...
مذهب شعر من أبالفضلیست...
اللهم ارزقنا اربعین کربلا بحق الحسین(ع)..
.
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ،
ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ،
ﺍﺳﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ.
ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ،
ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ
و ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ،
ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ،
ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ.
ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻣﻼﮎ ﻧﻴﺴﺖ،
🔶⤵️ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ :
1⃣🔸ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.
2⃣🔸دوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.
3⃣🔸سوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﺍﻱ امام حسین و ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ و عمل صالح انجام دادند ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.
ﺳﭙﺲ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ :
ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﭘﺲ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ وایثارگران ﭼﻪ؟
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ :
ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ.
ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ،
ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭ ﮐﺠﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ؟
ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺭﺿﺎﻳﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻴﻢ.
"اللهم ﺍﺭﺯﻗﻨﺎ ﺷﻬﺎﺩﺓ ﻓﻲ ﺳﺒﻴﻠﮏ.
می گویند در قدیم دزد سر گردنه هم معرفت داشت
روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه ی سکه ی مردی غافل را می دزدد
هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است:
خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما
اندکی اندیشه کرد
سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند
دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد.
دزدکیسه در پاسخ گفت:
صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است
من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او
اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد.ان گاه من دزد باورهای او هم بودم.
واین دور از انصاف است...!
.
.
و این روزها عده ای هم دزد خزانه مردمند و هم دزد باورهای شان
چونکه بنام دین دزدی میکنند؟
برای همین است که عده ای ازدین زده شده اند وفکر میکنند که این کاری که اینها میکنند تعالیم دین است
اگر می بری
سکه ها را ببر
نه باورها را..
معلم طبیعت سَرِ كلاس حضور و غیاب مى كرد!...
گُل لاله! حاضر!..
گُل اقاقى! حاضر!...
گُل شمعدانى! حاضر!...
گُل یاس! حاضر!...
گُل نرگس!...
گُل نرگس!
جوابى نیامد!...
دوباره تكرار كرد: گُل نرگس!...
باز هم جوابى نیامد!...
از همشاگردىهایش پرسید و آنها، فقط جاى خالىاش را نشان دادند!...
و معلم خوب فهمید كه گُل نرگس، مدتى است منتظر بهار است و هنوز،
فصل آمدنش از راه نرسیده است!...
كاش همهى گلها با هم صدا زنند: گُل نرگس بیا!...
انتظارمنتــــــظر شروع میکندبانام مقدس الله ونام نامی حضرت زهرایی مرضیه سلام الله علیها...
بسم رب الزهرا (س)
سلام برعاشقان حضرت مهدی (عج)
خوشحالم که دوباره توفیق شامل حالم شدتادرخدمت شمادوستان وهمسنگران بصیروخوبم باشم!
امیداست باتوجهات وعنایات روزافزون بقیه الله اعظم روحی لتراب مقدم الفدا...وبایاری شما
دوستان باصفاومهدوی ،بانشرمطالب مفیدقدمی هرچندناچیزدرراستای اشائه فرهنگ مهدویت
برداشته ورضایت حضرتش راجلب نمائیم...ان شاالله...منتظرحضورمعنویتون هستم..
خاک پای منتــــــــــظران حقیقی حضــــــرتش
برای هر انسانی پیش میآید که در دوران زندگی لحظاتی را تجربه کند که همراه با سختی باشد و بعضاً از دست کسی هم کاری برنیاید. در چنین شرایطی محبین اهل بیت(ع) دست به دامان آن بزرگواران میشوند و از آنها کمک میخواهند.دوران 8 ساله جنگ تحمیلی و مظلومیت ملت ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. رزمندگان ما در لحظات سخت جنگ در زیر آتش گلولههای دشمن بعثی از ائمه، با اخلاص استمداد میطلبیدند و آنان نیز از روی لطف و کرمشان دستگیری میکردند. حال در هفته دفاع مقدس نگاهی میکنیم به وصیت نامه های مهدوی شهدا، باشد که مورد قبول حضرت قرار گیرد.
بقیه درادامه مطلب...
محبان مهدی (عج):حیات انسانی و معقول بشر در گرو پیوند با حقایق وَحْیانی قرآن کریم است، چرا که وحی یگانه عامل زندگیبخش بشر و پیروی از دستورها و آموزههای آن، زمینهساز باریابی به زندگی معقول و مطلوب است: (استَجیبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم)(1) ؛ (مَن عَمِلَ صلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وهُوَ مُؤمِن فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة
عترت طاهره که یکی از دو ثقل به جا مانده از رسول گرامی است، همتای قرآن و همدوش آن است و بر همین اساس، احکامی که درباره قرآن ثابت است، در مورد عترت طاهره نیز ثابت خواهد بود، از اینرو ارتباط با امام عصر(عج) نیز زندگیبخش و تأمین کننده حیات معقول و مطلوب آدمی است، چون نبی مکرم اسلامصلی الله علیه و آله و سلم عدم معرفت و پذیرش ولایت امام معصوم زمان را مایه مرگ جاهلی برشمردند و آنچه نبودش مرگ جاهلانه میآورد، بودنش حیات عاقلانه را تأمین خواهد کرد و آن که معرفت و ولایت را فهمید، همواره خویش را در معرض ارتباط با امام معصوم عصر خویش مینهد.
سخت است ولی مولا، خوب است نمی آیی
دلتنگ توام اما خوب است نمی آیی
یک کوفه فریب و غم،
یک شام پر از محنت
آیی تو شوی تنها، خوب است نمی آیی
یک نیمه ی شعبان را در فکر تو می مانند
از فکر روی فردا، خوب است نمی آیی
یک جمعه فقط ندبه، یک هفته فراموشی
بود تو شود رویا، خوب است نمی آیی
لاف غم عشق تو ذکر همه ی مردم
بنگر به دل آنها، خوب است نمی آیی
پیش نظر بعضی حاجت بدهی خوبی
اما نه برای ما، خوب است نمی آیی
یک شام سه شنبه را در کوی تو می آیند
اما دلشان اینجا، خوب است نمی آیی
سرداب تو مخروبه، قبر پدرت ویران
شهر تو پر از اعداء، خوب است نمی آیی
با این همه درد و غم، می سوزی و می سازی
ای منتقم زهرا، خوب است نمی آیی
خوب است که بیآیی!
من از اشکی که میریزد زِ چشم یار میترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن منجی، درون غار می ترسم !
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم !
شده کار حبیب من سحرها بهر من توبه
ز آه دردناکِ بعد استغفار می ترسم...
سحر شد، آمده خورشید... اما آسمان ابریست!
من از بی مهریِ این ابرهای تار می ترسم
تمام عمر، خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این مَنصب کند انکار می ترسم!
طببیم داده پیغامم بیا دارویَت آماده ست
از آن شرمی که دارم از رخ عطار می ترسم
شنیدم روز و شب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار می ترسم!
به وقت ترس و تنهایی، تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار می ترسم!
دلت بشکسته از من لکن ای دلدار رحمی کن
من از نفرین و از عاق پدر بسیار می ترسم!
هزاران بار رفتم از درت شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار می ترسم...
دمی وصلم، دمی فصلم، دمی قبضم، دمی بستم
من از بیچارگیِ آخر این کار می ترسم!
جهان را قطره ی اشک غریبی، می کند ویران
من از اشکی که می ریزد زچشم یار می ترسم
اللهم عجل لولیک الفرج...
یعنی در آخِرُالزّمان و نزدیک شدن رستاخیز که بدترین زمانها است، زنانی آشکار میشوند که برهنه و لخت هستند؛ زینتهای خود را آشکار میسازند، به فتنهها داخل میشوند و به سوی خواستههای نفسانی و شهوتها میگرایند. به لذتها میشتابند، حرامهای الهی را حلال میشمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.
لطفا به ادامــــــــه مطلب بروید!
گسترش رعب، وحشت، آدمکشی چیزهایی نیستند که برای کسی قابل تحمّل باشند؛ ولی همه اینها زیر سر مشرکان است که در رأس آنها یهود قرار دارد و جالب این است که آقا امیرالمؤمنین(ع) قرنها قبل، نسبت به این مطلب در مسجد کوفه هشدار داده بودند. آن حضرت به مردم رو کرده و فرمودند: «والله لتسألن ماتؤمرون؛ یا هر آنچه را به شما میگوییم اطاعت و اجرا کنید: «او لترکبن أعناقکم الیهود والنصاری؛28؛ یا منتظر حاکمیّت یهود و نصارا بر خود باشید.» یا در جای دیگر فرمودند: «لیستأمرون علیکم الیهود والنّصاری...؛29 چنان یهود و نصارا بر شما حاکم میشوند که عرصه را بر شما تنگ کرده و شما را از شهرهایتان بیرون خواهند کرد.»
لطفا به ادامــــــــه مطلب بروید!
روزگاری شهرماویران نبود...
دین فروشی اینقدرارزان نبود..
صحبت ازموسیقی وعرفان نبود...
هیچ صوتی بهتـــــــــــرازقران نبود...
دختران رابی حجابــــــــــی ننـــــــــگ بود...
رنگ چادربهتــــــــــــرازهررنگـــــــــــــــــ بود...
مرجعیت مظـــــــــهرتکــــــــریم بود...
حکم اوراعالم تسلیم بود...
اینکــــــــ ــ ـ ـ مــــــــــا!!
پشت پابردین زدن آزادگیست...
حرف حق گفتـــــــــن عقب افتادگیست...
آخرای پرده نیـــــــشن فاطمه...
کی رسی برداددین فاطمه...
تا کی در انتظارت، اشک از بصر ببارم
دیریست کز فراقت، جز گریه نیست کارم
از درد انتظارت، جانم به لب رسیده
کی میشود مداوا، این درد - انتظارم - ؟
افتادهام به پایت، گردیدهام گدایت
صد شکر این گدایی، گردیده افتخارم
رخسارهی درخشان، تا کی به ابر پنهان؟
از پرده رخ عیان کن، ای ماه شام تارم
عمری گذشت جانا، خال رخت ندیدم
در طول غیبت تو، گریان و بیقرارم
ای خاتم امامت، خورشید ابر غیبت
غیر از غم فراقت، در دل غمی ندارم
حجه الاسلام و المسلمین شرفی
مهدي جان:
اگر تو نیایی سیلی ظالمان همیشه بر گونه مظلومان می خورد و صدای ظالم همه جا
به گوش می رسد ...
کامل بتاب و رخ بنما ...
اگر تو یاری کنی جسمم آرام می گیرد...
پس فکری برای دل بی تابم کن ...
فقط توئی که می توانی داد عدالت سر دهی ...
چون تو زاییده حقی ...
به خدا سوگند دنیا را آذین می بندیم اگر لحضه آمدنت را بدانیم ...
بیادداشتـــــــــــه باشیـــــــــــم که آخرین مــــــــــدکفن است!
آقاجان شرمنده ایم!
که برای نیامدنتـــــــــــــ کارهای بسیاری کرده ایم...
وبرای آمدنتـــــــــــــ بسیاراندکـــــــــ کارکرده ایم...
حتی ازخودمان هم نتوانستیـــــــم بگذریم...
حتی ازکمی خوابـــــــــــــــ ــ ــ ـ ـ
منبعܓ✿چــــــــــــــادرخاکیܓ✿
نسل مانسل ظهوراست اگرماخواهیـــــــــم...
این زمان فصل حضوراست اگرماخواهیم ...
گرکه آماده شودلشــــــگرحق اوآیــد...
زین گذروقت عبوراست اگرماخواهیم...
وصل ودیدارخوش حضرت مولاتوبـــــدان...
نه چنان مبهم ودوراست اگرماخواهیــــــم...
تنها یک گناه...
=-=-=آقا برگرد=-=-=
*ای آخرین توسل سبز دعای ما*
*آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟*
*شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین…*
*بی تو چه زود میگذرد هفته های ما*
اگر روزی ساعتی یكی از اصحاب آقا امام زمان (عج) نزد شما بیاید و بگوید آقای عزیز! خانم بزرگوار! اگر برای سربازی امام زمانت آماده ای فوراً پاشو بریم، چه جوابی می دهی؟
ای شیعه مهدی! تو را به خاطر مهدی فاطمه هم شده قسم ات می دهم كه خوب فكر كنی؛ آیا می گویی آقاجان یك چند روز صبر كن وضعیت مغازه و اداره و كسب و كارم رو ردیف كنم و سر و سامانی بهش بدم؛ به خونه هم یه سری بزنم و وسیله هام رو جمع و جور كنم؛ تازه وصیت نامه هم باید بنویسم؛ با پدر و مادر و بچه هام و بستگان و بچه های محل و ... هم خداحافظی كنم و چه و چه و چه .... يا نه.
عزیز همرزم! تو می دانی كه زمانی بنده می توانم به آقایم عرض كنم كه مولاجان مرا در جرگه سربازانت به حساب آور كه هر لحظه و هر آن آماده رفتن باشم؛ نمازهایم را اول وقت خوانده باشم كه اگر وسط شبی این واقعه مبارك رخ داد عرض نكنم من هنوز نماز مغربم را نخوانده ام؛ هرگز در هیچ زمانی از شب و روز و در هیچ وضعیتی به گناه آلوده نباشم؛ هیچگاه بی دلیل، بی غسل واجب به سر نبرده باشم؛ تن و دهانم بوی بد دخانیات و هر بوی بدي ندهد كه در وقت ملاقات با آقا نتوانم پیش آقا بروم و با ایشان صحبت كنم؛ ساك رزمم را بسته باشم؛ تمام كارهای تجاری ام از قبل شسته رفته باشد؛ وصیت نامه ام آماده باشد و الی آخر ... آن وقت است كه تازه می شود به امام زمان (عج) عرض كرد: مولاجان! من منتظر امر و فرمان شما هستم.
مهدی جان!
همه ما را در زمره منتظران حقیقی ات قرار بده
و معرفت انتظار درست را به ما بیاموز .
اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ملکه ی عدالت
سوره حدید آیه 25 : " لَقَد اَرسَلنا رُسَلَنا بِالبَیِّناتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المیزانَ لِیَقُومَ النّاسِ بِالقِسطِ " ما پیامبرانمان را همراه معجزه فرستادیم و به آنها کتاب و قدرت قانونگذاری دادیم تا مردم قائم به قسط شوند .همانطور که در قسمت قبل اشاره شد از کلمه قسط برداشت می شود که باید وحدت در هدف ، رویه و سلوک (راه) ایجاد شود که تا به حال اتفاق نیفتاده است .
اما در بین همه مخلوقات با انسان کار داریم چرا که از همه مخلوقات ضعیف تر و ازهمه گستاخ تر است و مع ذلک است که حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) می فر مایند :" اگر خدا مرگ ، مریضی و فقر را در زندگی انسان نگذاشته بود هیچ بشری خدا را اطاعت نمی کرد." اما دلیل دیگری که با انسان کار داریم آن است که انسان مورد فخر خداوند تبارک و تعالی قراردارد و موجودی هدفمند است و به اعتبار این هدفمندی است که خدا بعد از خلقت می گوید :فتبارک الله احسن الخالقین .